بانوی شرق

من و لبخند و دلتنگی....

بانوی شرق

من و لبخند و دلتنگی....

تو بودی

کاش میشد جای همه این دلتنگی ها... 

نمیدونم...

دلتنگی هامو دوست دارم 

کلی سختی کشیدم تا بهشون برسم 

حالا چجوری می تونم یه چیزه دیگه رو جای دلتنگیم برای صدای تو... 

جای دلتنگیم برای حرف زدن تو...نگاه تو...بودن تو... 

حالا چجوری می تونم یه چیزه دیگه رو جای دلتنگیم برای لبخند تو... 

بذارم 

این ها همه ی نداشته های منه... 

کاش میشد جای همه این دلتنگی ها 

تو بودی...

نظرات 8 + ارسال نظر
اوس حسین بنا پنج‌شنبه 27 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 17:22 http://www.ooshosseinebanna.mihanblog.com/

با عرض معذرت،یک انتقاد دارم!خیلی زود به زود آپ می کنید!به مطالب وبتون فرصت دیده شدن بدین!

از انتقادتون فوق العاده ممنونم.یادم رفته بود که نوشته ها هم نیاز دارن تا دیده بشن.
ممنون میشم اگه بازم تو کارم اشکالی بود بهم یادآوری کنید
در ضمن وقتی به شما فرصت اظهار نظر دادم.یعنی انتقادپذیرم.پس معذرت جایز نیست...

میلاد پنج‌شنبه 27 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 17:33 http://kochedeltangi.blogsky.com

نوشتت خیلی زیبا بود
حسابی رفتم تو فکر .. ممنون.. خیلی زیبا مینویسی

ممنون از اظهار لطفتون...

فرخ پنج‌شنبه 27 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 18:45 http://chakhan.blogsky.com

سلام بانوی شرق برای خوانندگان وب در حال حاضر موضوعاتی بیشتر مهم است که خصوصی نباشد ...
توصیه میکنم دایره موضوعات رو بزرگتر کنی و در واقع محیط این دایره رو افزایش بدی!
غصه های شخصی خودت رو گاه به گاه بذار توی وبت!!
این فقط یه پیشنهاد بود عزیزم ...ببخشید!

سلام
۱.از پیشنهادتون خیلی ممنونم٬روش فکر میکنم
۲.وقتی به شما فرصت اظهار نطر دادم٬ دیگه نباید بگید ببخشید
۳.کلمه «تو» یا «او» تو نوشته های من ٬شخص خاصی نیست٬ من هر آنچه که به ذهنم میرسه مینویسم.
۴.ممنون میشم اگه بازم اشکالی تو کارم بود٬بهم یادآوری کنید

فرخ جمعه 28 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 22:29 http://chakhan.blogsky.com

سلام عزیزم ... ممنون از پاسخ زیبایی که دادی~
فهمیدم ... خوشم میاد که مثل آدمهای سی ساله جواب میدی... جالبه! این نشون میده که دختری عاقل و فهمیده هستی ... اردت

سلام
آدم خوب٬چون خودش خوب است٬ دیگران رو هم به خوبی می نگرد...
ممنون

یکی شنبه 29 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 13:37

یوووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووق

قرار نبود به مزاج همه سازگار باشه
ممنون

علی شنبه 29 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 13:40

گفتنیها کم نیست... من و تو کم گفتیم...

بین من و تو فاصله ایست
چه چیز کم رنگ می کند
رد این فاصله را ؟!

فرخ شنبه 29 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 18:27 http://chakhan.blogsky.com

به تو نگاه میکنم و میدانم که
تنها نیازمند یکی نگاهی
تا به تو دل دهد
آسوده خاطرت کند
بگشایدت
تا به در آیی

سقوط
تنها بهانه ات بود
برای جا گذاشتن خاطره ها...
خاطره هایی از جنس نگاه
فقط نگاه...
چگونه تو را از سقوط در نگاهم
برهانم؟!
---------------------------------------------
منون٬زیبا بود

raha دوشنبه 1 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 11:13 http://kraha12.blogfa.com

سلام خیلی مطالبت قشنگ بود یه حسی به من داد که نمیتونم ازش بگم

سلام
ممنون رها جان٬امیدوارم حس خوبی باشه...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد