بانوی شرق

من و لبخند و دلتنگی....

بانوی شرق

من و لبخند و دلتنگی....

برف

باز امشب برف می بارد 

باز امشب قلب آسمان یخ می زند   

باز این برف سپید 

روی این دیوارهای کوتاه می نشیند 

از میان کلبه ی پوشیده از برفم 

به دنبالش به هر سویی دویدم

تا که او را یافتم 

در میان رقص برفک ها 

سردی دستان او را در میان برف ها 

با هوای قلب خود 

در دست گیرم 

بسوزانم برایش قلب خود را 

که او از آتش قلبم حیات نو بگیرد 

دو دست کوچکم 

در میان دست هایش گرم گشته  

گرم گرم 

دو چشم بسته اش از نور قلبم باز گشته 

باز باز 

ولی افسوس که که در خواب دیدم  

باز امشب برف می بارد  

چه زیباست نگاه هایش 

چقدر کابوس تنهایی  

را از من دور می کند... 

ولبخند پر مهرش  

همه ی دنیای من می شود... 

  

باز امشب برف می بارد 

نظرات 18 + ارسال نظر
مهندس چوچولو سه‌شنبه 21 دی‌ماه سال 1389 ساعت 22:29 http://www.marde-choochooloo.blogfa.com

سلام عزیز خیلی قشنگ بود اینجاش خیلی ناز بود
بسوزانم برایش قلب خود را
که او از آتش قلبم حیات نو بگیرد
چه قلب مهربونی مواظبش باش

سلام مهندس!
مرسی عزیز
ولی اونقدرا هم مهربون نیست...

مهندس چوچولو سه‌شنبه 21 دی‌ماه سال 1389 ساعت 22:30 http://www.marde-choochooloo.blogfa.com

عزیز تایید رو برداشتی؟؟؟
یعنی من اول شدم؟؟؟
هورررررررررررررررررررررررررراااااااااااااااااااااااااااااا یه بارم من اول شدم

بله
به پیشنهاد یه دوست!
آفرین
کسب مقام اول تا پنجم رو بهتون تبریک میگم...

مهندس چوچولو سه‌شنبه 21 دی‌ماه سال 1389 ساعت 22:32 http://www.marde-choochooloo.blogfa.com

دارم مطالب قبلیت رو میخونم این ندانسته خیلی با حال بود
به دل میشینه نوشته هات

هر آنچه از دل برآید٬ به دل نشیند
این یه اصل
ممنونم که وقت گذاشتی...

مهندس چوچولو سه‌شنبه 21 دی‌ماه سال 1389 ساعت 22:34 http://www.marde-choochooloo.blogfa.com

عزیز واقعا بهترین معرفی رو از خودت تو قسمت معرفی نامت گذاشتن من نه آنم که تو می اندیشی واقعا حس کردن افکارت سخت به نظر میرسه

جدا؟؟؟
ممنونم...

مهندس چوچولو سه‌شنبه 21 دی‌ماه سال 1389 ساعت 22:39

خیلی خوب مینویسی خیلی ساده صمیمی آرامش بخش
خیلی وبتو دوست دارم ایشالا همیشه موفق و موید باشی فعلا عزیز

مرسی مهندس
منم وبتو دوست دارم
حس نوشته هات قشنگه
ممنونم که تو این شلوغی اومدی پیشم

انسیه سه‌شنبه 21 دی‌ماه سال 1389 ساعت 23:15 http://ensiehta.blogfa.com/

سلام چقدر زیبا بود خیلی به دل می نشینه
موفق باشی عزیزم

سلام
ممنونم عزیزم

مهسا چهارشنبه 22 دی‌ماه سال 1389 ساعت 07:55 http://www.medade-meshki.blogfa.com

سلام بانوی شرقی خوبی عزیزم ؟
ممنون که اومدی عزیز ... و آپمو خوندی ... میدونی هیچوقت عاشقا به هم نمیرسن ! یا بیوفا میشه یکیش ... یا اینکه قسمت نمیذاره ... یا اینکه خونواده ها ....

همینه بازی قسمت با آدما ... اما من راضیم .. من هرچی که خدا برام رقم زده راضیم عزیز ...

شکرت خدایا

سلام عزیزم
ای نفسی میاد و میره٬تو خوبی گلم؟
امان از قسمت...ازبازی روزگار
هر چی صلاح خداست
وقتی اون نخواد٬سنگ رو سنگ بند نمیشه...
ممنونم که اومدی

[ بدون نام ] چهارشنبه 22 دی‌ماه سال 1389 ساعت 08:15

یعنی چی اونوقت؟!
آهان!
این قیافه شماست وقتی برف رو خوندین
ولی بازم خنده نداشت که...

آرمان چهارشنبه 22 دی‌ماه سال 1389 ساعت 08:47 http://abdozdak.blogsky.com/

چون شما خواب دیدین برف میاد پس حتما قراره بیاد.
لطفا از این خوابها بیشتر ببینید.

این یه خواب رویایی بود
از طرفی قبل از اینکه من خواب ببینم برف اومد
پس نتیجه میگیریم برف اومدن با خواب من در ارتباط نیست
(این یه نتیجه گیری فیزیکی بود)

فریناز چهارشنبه 22 دی‌ماه سال 1389 ساعت 10:26


میگم انگاری خیلی دیر رسیدما
شدم دهم!!!!

این محمد خوبه امتحاناش شروع شده این دوروزه فعالترم شده...
اثر امتحانای پایان ترمه دیگه...مگه نه بانو؟

راستی اسمت چیه؟

نه بابا
خیلی دیر نیست
دیگه مهندسه دیگه ٬ چه میشه کرد
مثل من که مثلا امتحان دارم
رویا...

فریناز چهارشنبه 22 دی‌ماه سال 1389 ساعت 10:28

شما که اینقدر فکرت بلند پروازه پس چرا واسه متنای من سکوت میکنی؟!

باور کن به پای تو نمی رسه عزیزم

نه بابا
هر گلی بوی خودش رو داره عزیز

آرمان چهارشنبه 22 دی‌ماه سال 1389 ساعت 13:04 http://abdozdak.blogsky.com/

بانو سرت شلوغ شده
ببین این قلمت چه غوغایی داره به پا میکنه
همین روزا از مدیریت بلاگ اسکای میان دعوت به همکاری ات میکنن

دستت جایی بند شد ، دست ما را هم بگیر
با این حقوق کارمندی و رانندگی تاکسی به جایی نمی رسم

میشه دوباره خواب بارون رو ببینی؟

بازار دیگه
یه موقع هایی رونق داره و یه موقع هایی کساد...
اگه واسه همکاری اومدن اول شما رو معرفی میکنم
باشه ولی من قولی نمیدم که نتونم عمل کنم

فریناز چهارشنبه 22 دی‌ماه سال 1389 ساعت 13:25

ممنون رویا جونم بابت...
خداییش قلبتم مثل اسمت رویاییه ها

خواش میکنم عزیزم

زهره چهارشنبه 22 دی‌ماه سال 1389 ساعت 18:00

به به به به چه متن زیبایی دیدی متنت تعریف کردم
می خوای دوباره بریم دانشگاه برف بازی فکر کنم بازم ببینی

چه عجب!
وای آره٬ میشه زهره؟!
میشه بریم سلف؟!
خیلی خوبه...

فرخ پنج‌شنبه 23 دی‌ماه سال 1389 ساعت 02:00 http://chakhan-2.blogsky.com

سلام بانو جان ... نمیدانم چرا نمیتوانم مثل سابق برایت نظری بگذارم؟ راه نمیدهد .. روی صفحه اول وب شما دو صفحه برای دانلود میآید و من هم سوادم نمیکشد!
الان بطور اتفاقی توانستم راهی پیدا کنم ... از من نرنج بانو ...
من نیز دوستدار و ارادتمند شما هستم ....

سلام
رنجشی در کار نیست
احساس کردم آخرین باری که برام نظر گذاشتین٬از دستم دلخور شدین که باعث تدایی خاطراتتون شدم
شرمنده...
ولی خیلی ممنونم که اومدین

مهسا پنج‌شنبه 23 دی‌ماه سال 1389 ساعت 07:56 http://www.medade-meshki.blogfa.com

سلام خانومی خوبی نازم ؟
ممنون که اومدی نازم

منم دلم واست تنگ شده

سلام عزیزم
ممنونم
مرسی که اومدی

فریناز پنج‌شنبه 23 دی‌ماه سال 1389 ساعت 17:40 http://delhayebarany.blogsky.com

سلام رویاجونی....چطوری؟!
فکر کنم امتحان داری پیدات نیستا
موفق باشی عزیزم

سلام عزیز دل
من خوبم ٬تو خوبی؟!
آره عزیز یه امتحان که بیشتر شبیه جنگ
مرسی که اومدی

فریناز پنج‌شنبه 23 دی‌ماه سال 1389 ساعت 17:48 http://delhayebarany.blogsky.com

رفتم سراغ پستای قبلیت...
وقتایی که آپ نمی کنی فرصتی میشه واسه برگشتن به اون روزایی که دوست نبودیم....

رویا واقعا قلمت قابل ستایشه...

آفرین عزیز دلم



ممنونم که وقت گذاشتی عزیزم
نه بابا٬ اینطوریم نیست

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد