بانوی شرق

من و لبخند و دلتنگی....

بانوی شرق

من و لبخند و دلتنگی....

سرود آشنایی

کیستی که من 

این گونه  

به اعتماد 

نام خود را  

با تو می گویم 

کلید خانه ام را  

در دستت می گذارم 

نان شادی هایم را 

با تو قسمت می کنم 

به کنارت می نشینم و 

بر زانوی تو 

این چنین آرام 

به خواب می روم؟ 

« احمد شاملو »

نظرات 3 + ارسال نظر
فریناز یکشنبه 26 دی‌ماه سال 1389 ساعت 07:41 http://delhayebarany.blogsky.com

کیستی!!!

فرخ چهارشنبه 29 دی‌ماه سال 1389 ساعت 01:22 http://chakhan-2.blogsky.com

شاملو یادش به خیر
دلم همیشه برای احمد شاملو تنگ میشود!

میلاد چهارشنبه 29 دی‌ماه سال 1389 ساعت 14:25 http://milad2304477.blogfa.com

عشق از نوع ایرانی(میلاد).خوب شد امروز جوابت دیدم وگرنه معلوم نبود چی میشد

آره واقعا اگه دیر می گفتی معلوم نبود چی میشد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد