در وفای عشق تو مشهور خوبانم چو شمع
شب نشین کوی سربازان و رندانم چو شمع
روز و شب خوابم نمی آیدبه چشم حق پرست
بس که در بیماری هجر تو گریانم چو شمع
رشته ی صبرم به مقراض غمت ببریده شد
همچنان در آتش مهر تو سوزانم چو شمع
گر کمیت اشک گلگونم نبودی گرم رو
کی شدی روشن به گیتی راز پنهانم چو شمع
در میان آب و آتش همچنان سرگرم توست
این دل زار و نزار اشک بارانم چو شمع
در شب هجران مرا پروانه ی وصلی فرست
ور نه از دردت جهانی را بسوزانم چو شمع
بی جمال عالم آرای تو روزم چون شب است
با کمال عشق تو در عین نقصانم چو شمع
کوه صبرم نرم شد چون موم در دست غمت
تا در آب و آتش عشقت گذارانم چو شمع
همچو صبحم یک نفس باقی است با دیدار تو
چهره بنما دلبرا تا جان برافشانم چو شمع
سر فرازم کن شبی از وصل خود ای نازنین
تا منور گردد از دیدارت ایوانم چو شمع
آتش مهر ترا حافظ عجب در سر گرفت
آتش دل کی به آب دیده بنشانم چو شمع
خیلی سوزناکه
بیچاره حافظ چه کشیده وقتی این را گفته
آبجی ما چرا میگدازد چو شمع؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
باید ازش بپرسم
کی داره میسوزه؟!
من که کسی رو نمیبینم
به به
بابا ایول خیلی تغییرات انجام دادی
وبت خیلییییییییییییییییییییییییییییییییییییی
خوشکل شده ها
سلام
چه عجب؟!
ممنونم
مرسی
سلام رویایی...
میبینیم که حافظی هم شدی گل خانوم
درست دست گذاشته رو شعری که توی این همه غزل واسه من یه دنیا خاطرست
زمانی تقدیمش کرده بودم...و زمانی دیگه تقدیمم کردند...
هر دوش ولی یک طرفه بود
بگذریم...
الان مهم قشنگی این شعره که با تمام سوزناکیش آدمو به وجد میاره
سلام فرینازی
دختر ما خیلی وقته با حافظ عجین شدیم
شما نمیدونی؟!
فال دیگه
من که از عمد نذاشتم
یه نیت کردم و این اومد
بله
مهم قشنگیه این شعره....
سلام عالی بود مثل همیشه
من شعر حافظ خیلی دوست دارم
زاهد خلوت نشین دوش به میخانه شد
از سر پیمان برفت بر سر پیمانه شد
سلام
ممنونم
لطف دارین
سلام چه خبر؟
خوشحالم که حداقل تو به یاد من بودی
راستش این روزا سرم خیلی شلوغه چون راستش بابام کمرش درد گرفته و تا اطلاع ثانوی من به جاش میرم سر ساختمون.
صبح ساعت ۶ میرم و ساعت ۶ یا ۷ بر میگردم خونه
سلام
خبری نیست
خواهش میکنم
ایشالا بابات زود خوب میشه
توام کار یاد میگیری
و همین دیگه
چرا اینقدر غر میزنی؟؟؟؟
بانو ! اگر دلت هوای سوختن کرد اول به ما بگو تا قبلش یه زنگی به 125 بزنیم جهت امادگی
دل سوخته رو میشه ساخت
تن سوخته رو چکنیم؟
آبجی فرمون ماشینتان انگاری دیگه روبراه شده؟؟؟؟
چشم
هم ۱۲۵
هم۱۱۵
میخواین به ۱۱۹ هم زنگ بزنید
محض احتیاط
اتفاقا فرمونم حسابی داغون شده
سلام الان تازه اومدم خونه
خسته
غر میزنم چون . مجبورم هر روز با ۱۰۰ تا افغانی سر و کله بزنموبا ۱۰۰ نفر که ازمون پول میخوان و باید تا وقتی که پول دستمون بیاد . بپیچونمشون.
سخته نه؟
سلام
خوب خسته نباشی
غرغرو خان
همینه دیگه
اون بنده های خدا هم آدمن دیگه
زبون آدمیزاد بلدی؟؟؟
برو کار می کن مگو چیست کار
که سرمایه ی جاودانیست کار
هستید الان تو وبت؟
اگه هستی بیا تو وبم بهم خبر بده.
بای
نیت خوبی بوده حتما
بانوی شرق!! همچنان عاشق و پرانرژی و ملتهب
بر سر ذوق آوردی مرا با این غزل حافظ که خاطرات بسیاری از آن دارم
ممنونم
یکی طلب ابجی رویا!
برای چی؟
بابت یه تبریک به من
گفتی فرمون ماشینتان چی شده
چرا قلم طلاییتان را پارک کردین؟
چرا من همش امروز از شما سوال میکنم؟
من باوری به فال با اشعار حافظ ندارم
ولی با این انتخاب زیبا
فالم رو خوب دیدم و گویا
خوشحالم که خوب و گویا بود
سلام..ادامه مطب آمادست...منتظر نظرهای گرمتون هستم..ممنون
سلام
ممنونم که خبرم کردین
حتما میام....
کوه صبرم نرم شد چون موم در دست غمت
تا در آب و آتش عشقت گذارانم چو شمع