از فراسوی کهکشان ها می نویسم٬
من نه آنم که تو می اندیشی٬
من از شرقی ترین کهکشان غربی می نویسم...
با من بیا...
بیا تا برایت بگویم که این کهکشان بزرگ در قلب کوچک من خورشید مهر برافروخته است...
باور کن ذهن من آشفته نیست
ذهن من مجموعه ای از آشفتگی هاست
من نمی توانم تمامی این حوادث را تقدیر بنامم
من نام زندگی برآن نهاده ام
و قبول کن اگر تو هم به جای من بودی
حال و روزگاری بهتر از من نداشتی
به چهره ی من نگاه کن
چشم های من سرگردان نیستند
چشم های من مأمن سرگردانی هاست...
ادامه...
فرمودید کم پیدا شدم!!!و کم لطف!!! عجبا!!!!! زیر سایهء الطاف شما هستیم دوست من: هر دو یا سه روز یک بار خدمت رسیده ام نمی دانم چرا تصور کردی کم لطفم؟! بگذاریم و بگذریم نمیدانم امروز چه روزی بوده که بر دختران مبارک بوده اما هر چه بوده است بر شما نیز میمون و مبارک باشد
چون دوست دارم حالت گرفته نشه و حرفت هم درست باشه قبول میکنم بی وفائی کردم تو سرتا پا وفا بودی تو را من بی وفا بودم
بانوی شرق رویا شما دوست خوب و دانا و قابل احترام برایم هستی خود نیز به خوبی واقف این امر می باشید هر موقع نام شمارا بر این صفحه تماشا میکنم بسیار خرسند میگردم امید که سایهء لطفت را از ما دریغ نکنید شاد باشی و سربلند
سلام همراه همیشگی من
شاید حق با شماست به این بودن همیشگی عادت کرده م و و ترک عادت موجب مرض است
دیگر سر هیچ بازاری نخواهم رفت دیگر برای هیچ کسی آواز نخواهم خواند (تا زنده ایم،نگرانیم.وقتی هم که می میریم باز چشمهامان یک سو را می نگرند...!) اما ای کاش میان آن همه شد و آمد شب و روز ما راه خود را میرفتیم، تو سوی من بودی و من سوسوی تو بودم.
مترسک ناز می کند کلاغ ها فریاد می زنند و من سکوت می کنم.... این مزرعه ی زندگی من است خشک و بی نشان. فک کنم اسمم ناراحتت میکنه!؟؟ من ناراحتیتو نمیخوام ...باشه دیگه حتی اسمم نمیبینی تو وبت نه هیچ جا دیگه
به نام یزدان پاک
درود فراوان بر بانوی شرق
فرمودید کم پیدا شدم!!!و کم لطف!!!
عجبا!!!!!
زیر سایهء الطاف شما هستیم
دوست من:
هر دو یا سه روز یک بار خدمت رسیده ام
نمی دانم چرا تصور کردی کم لطفم؟!
بگذاریم و بگذریم
نمیدانم امروز چه روزی بوده که بر دختران
مبارک بوده اما هر چه بوده است بر شما
نیز میمون و مبارک باشد
چون دوست دارم حالت گرفته نشه و حرفت هم
درست باشه قبول میکنم بی وفائی کردم
تو سرتا پا وفا بودی
تو را من بی وفا بودم
بانوی شرق رویا
شما دوست خوب و دانا و قابل احترام برایم
هستی خود نیز به خوبی واقف این امر می باشید
هر موقع نام شمارا بر این صفحه تماشا میکنم
بسیار خرسند میگردم
امید که سایهء لطفت را
از ما دریغ نکنید
شاد باشی و سربلند
سلام همراه همیشگی من
شاید حق با شماست
به این بودن همیشگی عادت کرده م و
و ترک عادت موجب مرض است
من دم از بی وفایی نزدم
سایه ی من گم شده
چتری نیست تا سایه بانم شود
ممنونم
یادش بخیر اون انتظار دانشگاه...
یادش بخیر اون مسیری که باهم پیاده اومدیم...
یادش بخیر اون کیک شکلاتی...
یادش بخیر...
نمیدونم !
نمیدونم این جدایی اخر کار از تلخی اون کیک بود یا...
نمیدونم از خوردن من بود ... یا نخوردن تو ...
نمیدنم ازون فال بود یا...
نمیدنم ...
ولی هرچی بود مثل یه رویا بود برام...
یه رویا که موقع خدافظی یه بغضی تو چشاش بود...
آره !
نتونستم ببینمش ولی حسش کردم...
ولی...
یادته اون روزا ؟؟؟
غم نگاه اخرت تو لحظه خدافظی...
گریه بی وقفه من تو اون روزای کاغذی...
قول داده بودیم به هم که تن ندیم به روزگار...
چه بی دووم بود قولای ما جدا شدیم اخر کار...
تو حصرت نبودنت من با خیالتم خوشم...
با رفتنم از این دیار ارزوهامو میکشم...
تا خیالت به سرم میزنه گریم میگیره ...
اروم اروم دل تنگم داره بی تو میمیره ...
گل مغرور قشنگم من فراموشت نکردم...
بی تو اینجا رو نمیخوام میرم و بر نمیگردم...
....
احتیاجی به گفتن نبود
خونده بودم
همشو
تمایلی به تکرارش نیست...
زندگی رو به جلو جریان دارد
بر تکیه گاه خاطرات
به نام یزدان پاک
درود بر بانوی شرق
دیگر سر هیچ بازاری نخواهم رفت
دیگر برای هیچ کسی آواز نخواهم خواند
(تا زنده ایم،نگرانیم.وقتی هم که می میریم
باز چشمهامان یک سو را می نگرند...!)
اما ای کاش میان آن همه شد و آمد شب و روز
ما راه خود را میرفتیم،
تو سوی من بودی و من سوسوی تو بودم.
شاد باشی
سلام همراه همیشگی من
چه خوشگل نوشتی
مرسی
مترسک ناز می کند
کلاغ ها فریاد می زنند
و من سکوت می کنم....
این مزرعه ی زندگی من است
خشک و بی نشان.
فک کنم اسمم ناراحتت میکنه!؟؟
من ناراحتیتو نمیخوام ...باشه دیگه حتی اسمم نمیبینی تو وبت نه هیچ جا دیگه
من همچین چیزی نگفتم
بودنت خوبه
روز خوب دختران ایران زمین مبارک
بویژه بر شرقی ترین بانویش
ممنونم
به نام یزدان پاک
درود فراوان بر رویا بانوی شرق
آخی
چرا اینجوری شدی؟؟؟
اگر چه روزی غیر ایرانی است
اما
تمام روز هایت عید
به شادی و سلامتی قرین
ممنونم استاد
سلام
من یه کم دیر اومدم
ولی منم این روز رو تبریک میگم
ایشالا همشون خوشبخت بشن به معنای واقعی کلمه
سلام
مرسی :)
خیلی دیر اومدم رویا....
روز گذشته ات مبارک
این گلا تقدیم به خودتم هستا
مرسی فرینازییییییییییی
همچنین
به نام یزدان پاک
سلام بر رویا بانوی شرق یا بهتر بگم بانوی شرقی
باران
اضلاع فراغت را میشست
من با شن های مرطوب عزیمت بازی میکردم
و خواب سفرهای منقش میدیدم
من قاطی آزادی شن ها بودم
من دلتنگ بودم
شاد زی
سلام همراه همیشگی من
چقدر قشنگه
مرسی
سلام دوست من.فقط سر زدم که بگم واسه دیر به دیر اومدنم به وب زیبات منو ببخش.
"دوستدار تو حس سبز"
سلام و درود
خوبید بانو!
هنوز گرم نقاشی هستید؟
چه هنر خوبی
اگرچه همیشه نقاشی را دوست داشته ام اما کاملا در این زمینه بی ذوقم
انشاله همیشه خوب و خوش باشید
موفق باشید و همیشه سرفراز
موافقیم صددرصد